فاجعه پل میانگذر دریاچه ارومیه

ادمین دیروز طبیعت و گردش
فاجعه پل میانگذر دریاچه ارومیه
چگونه یک پروژه احمقانه، بزرگ‌ترین دریاچه خاورمیانه را به قبرستان نمک تبدیل کرد؟!

دریاچه ارومیه، زمانی جواهری درخشان در شمال غرب ایران، حالا به یک بیابان نمکی خشکیده تبدیل شده که بادهای سمی‌اش میلیون‌ها انسان را تهدید می‌کند. این فاجعه نه حاصل تغییرات آب و هوایی است – که دولت‌های بی‌کفایت همیشه به آن پناه می‌برند – بلکه نتیجه مستقیم تصمیم‌گیری‌های احمقانه، فسادآمیز و ضد محیط زیستی است که توسط سیاستمداران و پیمانکاران سودجو اجرا شد. در مرکز این تراژدی، پل میانگذر شهید کلانتری قرار دارد؛ یک سازه بتنی عظیم که مثل خنجری به قلب دریاچه فرو رفته و جریان طبیعی آب را مختل کرده. این پل نه تنها خشک شدن دریاچه را تسریع کرد، بلکه با کندن کوه‌ها و ریختن میلیون‌ها تن خاک و سنگ داخل دریاچه، اقلیم محلی را به هم ریخت و اکوسیستم منحصربه‌فرد آن را نابود کرد. در این مقاله، با لحنی تند و انتقادی، به بررسی این جنایت زیست‌محیطی می‌پردازیم: چگونگی ساخت پل، تأثیرات ویرانگر آن، مجریان طرح که با بی‌مسئولیتی عمل کردند، و کسانی که از این فاجعه نفع بردند. این داستان، نمادی از مدیریت فاسد در ایران است که اولویت سود شخصی را بر حفظ طبیعت می‌گذارد.

درایچه ارومیه

تاریخچه ساخت پل: از ایده احمقانه تا اجرای ویرانگر

ساخت پل میانگذر دریاچه ارومیه، که به نام پل شهید کلانتری شناخته می‌شود، در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی کلید خورد. این پل ۱۵ کیلومتری، دریاچه را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کرد و استان‌های آذربایجان شرقی و غربی را به هم متصل نمود. اما چطور این پل ساخته شد؟ پاسخ ساده است: با تخریب وحشیانه طبیعت. مهندسان و پیمانکاران، بدون توجه به هشدارهای زیست‌محیطی، کوه‌های اطراف دریاچه – به ویژه در بخش غربی – را کندند و میلیون‌ها تن خاک غنی و سنگ را مستقیماً داخل دریاچه ریختند تا پایه‌های پل را بسازند. این عمل نه تنها سطح آب را کاهش داد، بلکه جریان طبیعی آب بین دو بخش دریاچه را مسدود کرد. تصور کنید: کوه‌هایی که هزاران سال اکوسیستم را حفظ کرده بودند، حالا به عنوان زباله داخل دریاچه دفن شدند. این خاک و سنگ‌ها، که از کوه‌های غربی با خاک حاصلخیز استخراج شدند، باعث انباشت رسوبات در بستر دریاچه شد و عمق آن را کاهش داد.

پروژه در سال ۲۰۰۵ آغاز شد و در نوامبر ۲۰۰۸، تحت ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد، تکمیل گردید. احمدی‌نژاد، که همیشه با شعارهای پوپولیستی‌اش شناخته می‌شود، این پل را به عنوان نماد پیشرفت تبلیغ کرد، اما در واقعیت، این یک فاجعه مهندسی بود. علی‌رغم گزارش‌های متعدد از دانشمندان که هشدار می‌دادند این پل جریان آب را مختل کرده و شوری را افزایش می‌دهد، دولت چشم خود را بست و پروژه را پیش برد. چرا؟ چون اولویت، اتصال سریع جاده‌ای بود تا کشاورزان و کامیون‌داران بتوانند سریع‌تر رفت‌وآمد کنند، بدون فکر به عواقب بلندمدت. این پل، طولانی‌ترین پل ایران است، اما طولانی‌ترین فاجعه زیست‌محیطی هم هست.

تأثیرات ویرانگر بر خشک شدن دریاچه: از مختل کردن جریان آب تا طوفان‌های نمک

پل میانگذر مستقیماً مسئول تسریع خشک شدن دریاچه ارومیه است. قبل از ساخت پل، دریاچه جریان طبیعی داشت و آب بین بخش‌های شمالی و جنوبی گردش می‌کرد، که این امر شوری را متعادل نگه می‌داشت. اما با ساخت این دیوار بتنی، جریان آب مختل شد و بخش جنوبی دریاچه شورتر گردید. نتیجه؟ افزایش شوری به سطوح کشنده، که زنجیره غذایی دریاچه را نابود کرد. آرتمیا اورمیانا، گونه منحصربه‌فرد میگوی آب شور که پایه اکوسیستم بود، تقریباً منقرض شد و ساختار ژنتیکی‌اش تغییر کرد. پرندگان مهاجر، ماهی‌ها و گیاهان اطراف دریاچه هم قربانی شدند.

خشک شدن دریاچه – که از دهه ۱۹۹۰ آغاز شد اما بعد از پل شدت گرفت – حالا بیش از ۹۰ درصد سطح آب را از بین برده. این خشک شدن نه تنها به دلیل پل، بلکه تشدید شده توسط آن است. ریختن خاک کوه‌ها داخل دریاچه، بستر را پر کرد و ظرفیت نگهداری آب را کاهش داد. اقلیم محلی به هم ریخت: دمای هوا افزایش یافت، بارندگی کاهش پیدا کرد و طوفان‌های نمک شروع شد. این طوفان‌ها، که نمک خشکیده را به هوا می‌برند، سلامت میلیون‌ها نفر را تهدید می‌کنند – از بیماری‌های تنفسی تا سرطان. کشاورزان اطراف دریاچه حالا با خاک شور مواجه‌اند که محصولات‌شان را نابود می‌کند، و تنوع گیاهی منطقه از بین رفته.

انتقاد اصلی اینجاست: دولت همیشه تغییرات آب و هوایی را مقصر می‌داند، اما تحقیقات نشان می‌دهد عوامل انسانی مانند پل و سدسازی‌ها نقش اصلی را دارند. این پل، مثل یک سد افقی، آب را در بخش شمالی حبس کرد و جنوب را خشکاند. حالا جزایر جنوبی به هم متصل شده‌اند. این فاجعه نه تنها محلی است؛ بادهای نمکی می‌توانند تا تهران برسند و بحران ملی ایجاد کنند. سیاستمداران بی‌کفایت، با نادیده گرفتن هشدارها، میلیون‌ها زندگی را به خطر انداختند.

فاجعه پل دریاجه ارومیه

مجریان طرح: از احمدی‌نژاد تا سپاه پاسداران، زنجیره‌ای از بی‌مسئولیتی

چه کسانی این فاجعه را اجرا کردند؟ در رأس، دولت محمود احمدی‌نژاد قرار دارد که پروژه را در ۲۰۰۸ تکمیل کرد. اما پشت صحنه، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نقش کلیدی داشت. سپاه پاسداران از طریق قرارگاه خاتم‌الانبیا، پروژه‌های بزرگ عمرانی مانند سدسازی و پل‌سازی را به دست می‌گیرد. بیش از ۴۰ سد در حوضه آبریز ارومیه ساخته شده، که بسیاری توسط سپاه اجرا شدند، و این پل بخشی از این شبکه است.

پیمانکاران خصوصی هم در این میان بودند، اما جزئیات‌شان پنهان است. احتمالاً شرکت‌های وابسته به دولت که از قراردادهای میلیاردی سود بردند. کمیته احیای دریاچه ارومیه، که در ۲۰۱۳ تشکیل شد، حالا سعی در جبران دارد، اما این کمیته هم تحت کنترل دولت است و بیشتر به ظاهرسازی می‌پردازد. مجریان اصلی، سیاستمداران و نظامیانی بودند که اولویت‌شان توسعه اقتصادی کوتاه‌مدت بود، نه حفظ محیط زیست.

نفع‌برندگان: سودجویان در سایه فاجعه

چه کسانی از این پل نفع بردند؟ اول، کشاورزان و تجار محلی که حالا مسیر کوتاه‌تری برای حمل کالا دارند. اما این نفع کوتاه‌مدت است، چون خشک شدن دریاچه کشاورزی‌شان را نابود کرده. نفع اصلی به جیب پیمانکاران و سپاه رفت. قرارگاه خاتم‌الانبیا از پروژه‌های عمرانی مانند این پل، میلیاردها دلار درآمد کسب می‌کند و قدرت اقتصادی‌اش را افزایش می‌دهد. دولت احمدی‌نژاد هم از این پروژه برای تبلیغ پیشرفت استفاده کرد، در حالی که مردم عادی با طوفان‌های نمک و بیماری‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند.

انتقاد تند: بی‌کفایتی، فساد و خیانت به طبیعت

این پروژه یک خیانت آشکار به طبیعت و مردم ایران است. دولت، با نادیده گرفتن گزارش‌های علمی، پل را ساخت و حالا ادعا می‌کند تغییرات آب و هوایی مقصر است. دروغی آشکار برای پوشاندن بی‌کفایتی. بیش از ۲۴ هزار چاه غیرقانونی حفر شد، سدهای بی‌شمار ساخته شد، و پل مثل تیر خلاص عمل کرد.

این فاجعه نمادی از محیط زیستی نژادی است: ترک‌های آذربایجان غربی بیشترین آسیب را دیدند، سیاستمداران، با اولویت سود شخصی، آینده نسل‌ها را نابود کردند. اگر این پل نبود، شاید دریاچه هنوز زنده بود.

نتیجه‌گیری:

دریاچه ارومیه حالا یک هشدار جهانی است: چگونه مدیریت فاسد می‌تواند یک اکوسیستم را نابود کند. پل میانگذر، با کندن کوه‌ها و ریختن‌شان داخل دریاچه، نه تنها خشک شدن را تسریع کرد، بلکه اقلیم را به هم ریخت و میلیون‌ها را تهدید کرد.

نظرات (0)

ارسال نظر جدید
لطفاً نام و نام خانوادگی خود را وارد کنید.
لطفاً یک ایمیل معتبر وارد کنید.
لطفاً نظر خود را وارد کنید.

هنوز نظری برای این خبر ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر می‌دهد!