NLP چگونه میتواند کسب و کار تبلیغات شما را متحول کند؟

به عنوان یک کارآفرین که سالهاست در حوزه بازاریابی و تبلیغات فعالیت دارم، با بسیاری از کسبوکارهای تبلیغاتی همکاری کردهام. یک نقطه ضعف مشترک در بین بسیاری از آنها دیده میشود: عدم درک عمیق از بازار هدف. آنها نمیدانند چه محرکهای ناخودآگاه ذهنی و الگوهای رفتاری باعث میشود مخاطب نهایی دکمه «خرید الآن» یا «عضویت» را فشار دهد. کسبوکار خود من نیز سالها درآمدی پنج رقمی داشت تا اینکه با برنامهریزی عصبی-کلامی (NLP) و تکنیکهای کاربردی آن آشنا شدم.
اگرچه NLP یک نسخه جادویی و جهانی نیست، اما چشمان من و تیمم را به روی واقعیتی باز کرد: ما این تکنیک حیاتی را در کمپینهای تبلیغاتیمان نادیده گرفته بودیم.
محدوده توجه بصری انسان: یک فرصت بسیار کوتاه
دانشمندان داده در Netflix تحقیقی انجام دادند تا میانگین زمانی که یک کاربر به جستجوی محتوا میپردازد را اندازهگیری کنند. نتایج نشان داد کاربران به طور متوسط تنها ۶۰ تا ۹۰ ثانیه وقت صرف میکنند و بین ۱۰ تا ۲۰ عنوان را نگاه میکنند و اگر چیزی توجهشان را جلب نکند، به سادگی صفحه را ترک میکنند.
این یافته با گزارش معروف «Prezi» در سال ۲۰۱۸ همخوانی دارد. این گزارش نشان میدهد که میانگین توجه انسان در حال کاهش نیست (برخلاف تصور رایج)، بلکه در حال انتخابیتر و تکاملیافتهتر شدن است. انسانهای امروزی به طور ناخودآگاه محتوای بصری جذاب و داستانمحور را ترجیح میدهند.
وضعیت برای بازاریابان حتی از این هم چالشبرانگیزتر است. فیسبوک در مطالعهای دریافت که کاربرانش به طور متوسط تنها ۱.۷ ثانیه در موبایل و ۲.۵ ثانیه در دسکتاپ وقت صرف دیدن یک محتوای جدید در فید خبری خود میکنند. این یعنی شما فقط کمتر از ۲ ثانیه فرصت دارید تا توجه کاربر را به خود جلب کنید!
NLP چه معنایی برای کسبوکار تبلیغاتی شما دارد؟
برنامهریزی عصبی-کلامی (NLP) یک رویکرد کاربردی است که در دهه ۱۹۷۰ توسط «جان گریندر» و «ریچارد بندلر» در آمریکا پایهگذاری شد. این علم به ارتباط بین فرآیندهای عصبی (Neuro)، زبان (Linguistic) و الگوهای رفتاری آموختهشده (Programming) میپردازد.
به بیان ساده، NLP مطالعه این موضوع است که چگونه ذهن ما، بر اساس تجربیات و کلام، الگوهایی را میسازد که رفتارهای بعدی ما را شکل میدهند. خبر خوب این است که میتوانیم این الگوهای منفی یا بیاثر را با الگوهای مثبت و سازنده بازنویسی (Overwrite) کنیم تا به اهدافمان راحتتر برسیم.
یکی از تکنیکهای بسیار powerful derived از NLP، تکنیک قطع الگو (Pattern-Interrupt) یا همان تکنیک توقف اسکرول (Scroll-Stopping Technique) است.
چهار تکنیک برتر NLP برای ارتقای تبلیغات شما
۱. از تکنیک قطع الگو (Scroll-Stopping) استفاده کنید
این تکنیک بر پایه شکستن حالت عادی و habitual رفتار کاربر (مثل اسکرول بیوقفۀ اینستاگرام) است. وقتی شما الگوی ذهنی او را با یک محرک غیرمنتظه قطع میکنید، توجه او جلب شده و یک الگوی جدید و مثبت نسبت به برند شما شکل میگیرد.
راههای اجرای این تکنیک:
- استفاده از تصاویر محو شده: یک تصویر را در ابتدا محو (Blur) نشان دهید تا کنجکاوی کاربر برانگیخته شود و به تدریج آن را واضح کنید. این کار ۲ تا ۵ ثانیه توجه او را برای شما میخرد.
- انیمیشن و حرکت: ذهن انسان به طور غریزی به سمت حرکت جلب میشود. یک انیمیشن ساده و خلاقانه، مثلاً برای لوگو یا عنوان اصلی، میتواند معجزه کند. اما زیادهروی نکنید!
- عنوان جسورانه و مختصر: از عناوین کوتاه، پررنگ (Bold) و مستقیم استفاده کنید. مخاطب را با انبوهی از متن خسته نکنید. همیشه بین متن و عناصر بصری جذاب تعادل برقرار کنید.
- تخفیف و احساس انحصاری بودن: ارائه پیشنهاد خاص و محدود، یک قطعکننده الگوی قوی است.
۲. آزمون A/B را فراموش نکنید
این تکنیک قدیمی اما هنوز بسیار قدرتمند و ضروری است. از آن برای تشخیص جذابترین محتوای بصری برای بازار هدف خود استفاده کنید. برندهای بزرگ همیشه از آن استفاده میکنند و شما نیز باید این کار را انجام دهید.
۳. با خلاقترین نویسندگان و گرافیستها همکاری کنید
از آنجایی که هر فرد با توجه به الگوی NLP خود به محتوای بصری پاسخ متفاوتی میدهد، باید مدام زوایای خلاقانه جدیدی را برای محتوای تبلیغاتی خود آزمایش کنید. استخدام یا همکاری با متخصصان خلاق و طراحان گرافیک سطح بالا، یک سرمایهگذاری ضروری است. از آزمایش ایدههای جدید نترسید.
۴. محتوا و بندانگشتی (Thumbnail) های visually appealing خلق کنید
انسانها عاشق محتوای بصری تحریککننده هستند. هر محتوایی که برای کسبوکار خود یا مشتریتان تولید میکنید، باید چشمنواز، جذاب و دقیقاً متناسب با ترجیحات، ویژگیها و influencers بازار هدف باشد. چندین بندانگشتی مختلف ایجاد کنید و اگر نتیجهای نگرفتید، آن را بدون تعلل عوض کنید.
نکته تکمیلی: قصهگویی (Storytelling) را دست کم نگیرید
تحقیقات Prezi به درستی اشاره کرد که مردم به محتوای دارای «داستان قوی» گرایش بیشتری پیدا میکنند. این دقیقاً همان جایی است که NLP و قصهگویی به هم میپیوندند.
یک داستان خوب میتواند به طور ناخودآگاه مخاطب را درگیر کند، زیرا سیستم عصبی او را به شکلی فعال میسازد که گویی خودش بخشی از ماجراست. از تکنیکهای قصهگویی برای ایجاد ارتباطی عمیقتر و ماندگارتر با برند استفاده کنید. یک داستان میتواند الگوی فکری مخاطب را قطع کند، او را میخکوب نماید و در نهایت، پیام شما را به طور موثرتری در ذهنش verankering کند.
جمعبندی نهایی:
NLP به شما نمیگوید چه بفروشید، بلکه به شما میآموزد چگونه بفروشید. این علم، کلید درک زبان مخفی ذهن مشتری است. با به کارگیری این تکنیکها، شما نه تنها توجه مخاطب را جلب میکنید، بلکه بر ذهن ناخودآگاه او نیز تأثیر میگذارید و نرخ تبدیل (Conversion Rate) خود را به شکل قابل توجهی افزایش خواهید داد.
نظرات (0)
هنوز نظری برای این خبر ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر میدهد!